جناب قاضی،
من عمیقاً ناراحت و ناامید هستم که خود را در موقعیتی میبینم که باید این نامه را بنویسم. این که ما هنوز درگیر یک اختلاف قانونی بر سر انتشار قرارداد اجاره من هستیم، یک موضوع اتفاقی بدون هیچ قصد سوء، که سه سال پیش اتفاق افتاده است، چیزی کمتر از مضحک نیست. بسیار مایه تاسف است که این وضعیت همچنان ادامه دارد و منابع، زمان و تلاشهای ارزشمند سیستم قضایی حرفهای را مصرف کرده است. من بیش از حد ناامید شدهام از طبیعت مداوم این موضوع که باید سریعاً حل میشد و صمیمانه از بابت ناراحتیهایی که ایجاد شده عذرخواهی میکنم.
در پاسخ به این وضعیت تاسفبار، من شواهد زیادی ارائه کردهام، از جمله ضبطهای ویدیویی و شهادتهای شاهدان، که همگی به منظور حمایت از پرونده من هستند. هدف اصلی من محافظت از خود، منافع تجاریام و شهرت من در برابر دستکاری صاحبخانه در قرارداد اجاره و حملات شخصی به سلامتیام بوده است. ابتدا، من بسیار مشتاق کشف و بازسازی محل به عنوان بخشی از گسترش کسب و کارم بودم. با این حال، پس از اسبابکشی مشخص شد که اقدامات امنیتی و ایمنی پایهای که در قرارداد مشخص شده بود، نادیده گرفته شده است. با وجود تلاشهای من برای حل این مشکلات، با رفتار تهاجمی صاحبخانه مواجه شدم، همانطور که از ضبطهای ویدئویی تهدیدات خشونتآمیز و بیتوجهی آشکار به ایمنی من مشخص است، و من را در حالت دائمی از عدم قطعیت و ترس قرار داد. علاوه بر این، پاسخ بیملاحظه صاحبخانه به نگرانیهای من در مورد سلامت روانی، همراه با واکنش مغرورانه او به آگاهی از نگرانی من، فقط به اضطراب و ترس من افزوده است. عدم همدلی او نسبت به وضعیت من و همچنین پاسخ بیاحساس او در مورد حق بیمههای بیمه در صورت خودکشی، رنج من را بیشتر کرد.
در مورد کسب و کارم، من حضوری آنلاین دارم که گاهی شامل بهروزرسانیهایی در مورد زندگی و تلاشهای حرفهای من میشود. متاسفانه، در میانهی آشفتگی مداوم، من به طبیعت حساس اطلاعات مندرج در قرارداد اجاره که در این کشور به اشتراک گذاشتن آن ممنوع است، بیتوجهی کردم. به دادگاه اطمینان میدهم که هیچ آگاهی قبلی از این محدودیت قانونی نداشتم و هیچ نیت بدی نسبت به صاحبخانه یا بیاحترامی به قانون تایوان نداشتم. این یک غفلت بدشانس از جانب من بود و به محض آگاهی از شکایت، فوراً عذرخواهی کرده و هر گونه اطلاعات توهینآمیز را کاملاً مطابق با درخواستهای صاحبخانه حذف کردم.
مایلم تاکید کنم که هرگز مشکلات قانونی نداشتهام و خود را یک شهروند قانونمدار میدانم که احترام بالایی برای تایوان و مردم آن قائل است. از زمان مهاجرتم به تایوان در سال ۲۰۰۹، هدف من همواره این بوده که به طور مثبت به جامعه کمک کنم و یک کسب و کار موفق بسازم. من خود را وقف آموزش جوانان این کشور با نهایت صداقت کردهام، امیدوارم رشد و توسعه در هر دو فرد و کسب و کارها را تقویت کنم. این که این پرونده به خاطر یک بیتوجهی بیگناه و تلاشهای من برای محافظت از معیشت خود از تهاجم و ترس بیمورد، شهرت من را لکهدار کرده و رویاهای من را تضعیف کرده است، عمیقاً ناامید کننده بوده است.
با توجه به این شرایط، من از دادگاه درخواست همدلی و همدردی نسبت به وضعیت من دارم. من قاطعانه هرگونه قصدی برای آسیب رساندن یا ایجاد ناراحتی به صاحبخانه یا هر طرف دیگری که در این روندها دخیل است را رد میکنم. تحمیل مداوم جریمهها، روندهای قانونی، تهدیدها و تضعیف زندگی من به عنوان یک کل، در حالی که به عنوان قربانی در این پرونده دیده میشوم، فقط مسائل مربوط به سلامت روانی ناشی از حادثه اولیه را که توسط حرفهایهای پزشکی به طور رسمی مستند شدهاند، تشدید کرده است.
اگر رفتار من تا به حال تهاجمی یا جدلی به نظر رسیده است، به شما اطمینان میدهم که هرگز قصد من این نبوده که چنین تصویری را منتقل کنم. به سادگی در طبیعت من نیست که خود را به این شیوه ارائه دهم. امیدوارم این نامه که با نهایت دقت و آرامش نوشته شده است، صداقت احساسات من را در این مصیبت ناگوار منتقل کند.
با وجود سختیهایی که تحمل کردهام، میخواهم نگرانی واقعی خود را برای رفاه صاحبخانهام ابراز کنم و از آشفتگی ایجاد شده توسط اشتباه غیر عمدیام عمیقاً پشیمانم.
با احترام،
راس کلاین 柯受恩
تایوان مشکل مالکین دارد، و من اینجا نیامدهام تا مردم بزرگ تایوان را تحقیر کنم یا به آنها درس بدهم که مردم اینجا چقدر ناعادلانه و نژادپرست هستند. این یک مشکل معمولی در میان افرادی نیست که ممکن است در تایوان ملاقات کنید. به طور معمول من به این نتیجه رسیدهام که ممکن است تعجب کنید اگر این مسئله با سختیها ارتباط داشته باشد. در چه نقطهای، تحقیر کامل این صاحبخانه و به طور صریح
مدارک ویدیویی
بعداً فهمیدم که شوهرش کسی بود که آن تماس تلفنی بسیار ترسناک را انجام داده بود، وقتی برایم روشن شد که همسرش این را در گزارش پلیس بیان کرده است. اما صبر کنید، باز هم بیشتر است! شوهرش به طور غیرمستقیم در ویدیوی میانجیگری خندهدار به تماس اعتراف کرد، وقتی به شنیدن من گفتن "این همون آدمه" پاسخ داد، با گذاشتن هشت تلفن همراه روی میز و ادعا کرد که او نبود که با من تماس گرفته است. چگونه او فقط با شنیدن "این همون آدمه" میدانست که من در حال صحبت کردن درباره یک تماس تلفنی هستم؟ به عنوان مدرک، این احمق از من خواست که شمارهای را که تماس را از آن دریافت کردم، تماس بگیرم، گویا این اثبات میکند که او کسی نبود که تماس گرفت. این منطقی نیست و نشان میدهد که این آدم میتواند واقعاً به طور خطرناکی احمق باشد - آیا کسی اینطور فکر نمیکند؟ شاید او احمق است، یا شاید به دلیل انتظار از معافیت یا حفاظت از یک سیستم قضایی فاسد بسیار بیدقت یا بیمبالات است. من نمیتوانم فکر کنم که این اطلاعات را به شیوه دیگری تفسیر کنم، اما در این مرحله، هر دو بسیار محتمل به نظر میرسند، و من این را با کمال احترام میگویم.